ایکابد کرین (جانی دپ)، پلیس جوانی است که بیش از هر چیز به منطق و علیت معتقد است. بعد از اعتراضی که در مورد شیوههای خام و بیمنطق رؤسایش میکند، قاضی (کریستوفر) او را به روستای اسلیپی هالو (سوار بیسر) میفرستند تا معمای سه قتل اخیر این روستا را حل کند. قتلهایی که در آنها ناشناسی سر مقتولان را قطع کردهاست.
ایکابد کرین به اسلیپی هالو میرود و در بدو ورود با کاترینا ون تسل (کریستینا ریچی)، دختر بالتوس ون تسل (مایکل گمبون) بزرگ ناحیه برخورد میکند. او را در خانهٔ ون تسل میپذیرند. همان شب، قتل دیگری صورت میگیرد. ایکابد کرین به بررسی جسد میپردازد و میبیند که زخم بوی گوگرد میدهد و خون کمی از آن ریختهاست. او در مییابد علت برخاستن سوار بی سر از مقبرهاش، یافتن سر گمشده خودش است. پس از کنکاشهای بسیار ایکابد درمی یابد که مقتولین به هم مرتبط هستند. با پیگیری این جریان او به بالتوس ون تسل مشکوک میشود و عنوان میکند اوست که سوار بی سر را کنترل میکند. این فرض ایکابد، رابطه عاشقانه بین او و کاترینا را مخدوش میکند. اما در نهایت کاترینا با صحبتهای نامادری اش مواجه میشود که مشخص میکند اوست که کنترل سوار بی سر را در دست دارد. با مرگ بالتوس ون تسل، ایکابد بازمیگردد و با کمک کاترینا و مسبت جوان، پسر یکی از مقتولین، سر سوار را به او برمیگرداند و نامادری کاترینا همراه سوار بی سر برده میشود و میمیرد.
دیدگاهی ثبت نشده!!!