گروهی فضانورد که شش نفر هستند، برای مأموریتی فضایی به نام اریس ۴ به سیاره مریخ فرستاده شدهاند که مأموریت آنها ۳۱ روز خواهد بود اما با اتفاق افتادن طوفانی سهمگین گروه فضایی مجبور به لغو عملیات شده و در روز ۱۸ بازمیگردند. هنگام بازگشت، مارک در طوفان گیر کرده و با تکه فلزی آنتن زخمی شده و از هوش میرود؛ همین امر باعث میشود سیستم علائم حیاتی او از کار بیفتد و دوستان او فکر کنند که او مردهاست. فردای آن روز مارک به هوش آمده و متوجه میشود که دوستان او رفتهاند اما او ناامید نشده و به فکر نجات خود میافتد. او باید تمام قابلیتهای خود را بهکار بگیرد تا به مرکز کنترل پرواز در کرهٔ زمین وضعیت خود را اطلاع داده و تقاضای کمک بکند. درحالیکه برای بقای خود در مریخ و زنده ماندش درگیر مشکلات است، ناگهان دچار حادثه میشود. دوستانش برای نجاتش تلاش میکنند و با کمک نبوغش اتفاقات جالبی برایش رقم میخورد. این گونه میشود که مارک از اطلاعات گیاهشناسی خود که یک گیاهشناس نیز است، استفاده کرده و بااستفاده از خاک مریخ، کشاورزی کرده و برای خود سیب زمینی تهیه میکند.
سازمان ناسا نیز با استفاده از تصاویر ماهوارهای درمییابد که او هنوز زنده است. از آن پس سازمان ناسا تلاشهای بسیاری برای نجات مارک انجام میدهد که با مشکلات فنی زیادی روبرو میشود طوری که حاضر میشود برای رساندن غذا به مارک یک راکت را پیش از بازرسی کلی فنی جهت جلوگیری از اتلاف وقت به فضا بفرستد ولی قبل از خروج از جو منفجر میشود چرا که در محاسبات دقت نکرده بودند و در نهایت بدون فداکاری هم تیمیهای مارک (گروه فضایی)، این عملیات نجات قابل انجام نبود. در پایان مارک با سختی و مشقت بسیار از مریخ خارج شده و به آغوش دوستانش بازمیگردد.
دیدگاهی ثبت نشده!!!